خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روب رو شد.
قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم.
خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت؛ نذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کردم، ۱۰ برابر آنرا برای همسرت برآورده می کنم!
خانم کمی تامل کرد و گفت؛ مشکلی ندارد.
آرزوی اول خود را گفت؛ من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم.
قورباغه به او گفت؛ اگر زیباترین شوی شوهرت ۱۰ برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او را از دست دهی.
خانم گفت؛ مشکلی ندارد. چون من زیباترینم، کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند. پس آرزویش برآورده شد.
بعد گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم. قورباغه به او گفت شوهرت ۱۰ برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند.
خانم گفت؛ نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد.
آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی برآورده کرد.
خانم گفت؛ می خواهم ..............
برای مشاهده بیشتر بر روی ادامـــه مطـــلب کلیک کنید
ادامه مطلب ...1 – با عصبانیت برین جلوش و تو چشاش زل بزنین و بگین چیه به من خیره شدی؟ چیزی می خوای؟
به غیر از من کس دیگه هم اینجا هست که بتونی نگاش کنی .
همش خیره شدی به من که چی بشه ؟
حالا اینا به کنار ، چرا چشمک می زنی؟
چرا آبرو هاتو واسه من بالا و پایین می کنی؟ خجالت بکش ، شرم کن.
نکنه در موردم
فکر و خیال کنی من زن دارم و زنم رو هم دوست دارم
و قصد ازدواج مجدد هم ندارم . چه معنی داره یه دختر
به یه پسر چشمک بزنه.
2 - اگه دیدین دختر با عجله داره راه می ره و یا اگه موردی به طورتون خورد که دختری می دوید .
شما از پشت سر دنبالش کنین و بگین ...
برای مشاهده بر روی ادامـــه مطـــلب کلیک کنید
ادامه مطلب ...
زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت. شوهرش را در حالی که توی آشپزخانه نشسته بود و به دیوار زل زده بود و در فکری عمیق فرو رفته بود و اشکهایش را پاک میکرد و فنجانی قهوه مینوشید پیدا کرد ...
در حالی که داخل آشپزخانه میشد پرسید:چی شده عزیزم این موقع شب اینجا نشستی؟!
شوهرش نگاهش را از دیوار برداشت و گفت:هیچی فقط اون وقتها رو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات کرده بودیم ، یادته...؟!
زن که حسابی تحت تاثیر قرار گرفته بود، چشمهایش پر از اشک شد و گفت : آره یادمه...
شوهرش ادامه داد : یادته پدرت که فکر می کردیم مسافرته ما رو توی اتاقت غافلگیر کرد؟!
زن در حالی که روی صندلی کنار شوهرش می نشست گفت : آره یادمه، انگار دیروز بود!
مرد بغضش را قورت داد و ادامه داد : یادته پدرت تفنگ رو به سمت من نشونه گرفت و گفت:...
برای مشاهده بر روی ادامـــه مطـــلب کلیک کنید
زنی با حضور در دادگاه خانواده اعلام کرد چون شوهرش در یک مهمانی با زنی 75 ساله خداحافظی گرم کرده و با او دست داده است دیگر حاضر به زندگی با او نیست.به گزارش خبرنگار ما این زن 28 ساله که پریسا نام دارد و چهار سال از ازدواج با شوهرش صدرا می گذرد روز گذشته به اتفاق همسرش در دادگاه خانواده حاضر شد تا از او جدا شود. وی هنگامی که در برابر پرسش قاضی حسن عموزادی - رئیس شعبه 268- در مورد این درخواستش قرار گرفت، گفت چون صدرا چند شب قبل در یک مهمانی با زنی 75 ساله دست داده و خداحافظی گرمی کرده است دیگر نمی تواند با او زندگی کند. وی در تشریح این ماجرا گفت؛ «هفته گذشته برادر ...
برای مشاهده بیشتر بر روی ادامـــه مطـــلب کلیک کنید
ادامه مطلب ...وقتی در آسانسور بسته میشه با صدای بلند بگین :نترسین.. نگران نباشین ..لازم نیست خونواده هاتون رو خبر کنین چند لحظه دیگه در باز میشه
وقتی از آسانسور پیاده میشین دگمه همه طبقات رو بزنین…مخصوصا اگه یه عده هنوز تو آسانسور هستن
یه دوست خیالی تون رو جوری که انگار همراه شما هست به همه معرفی کنین و شروع کنین الکی باهاش حرف زدن
رو به دیوار آسانسور در حالی که پشت تون به همه هست بایستین…اگه شما نفر اولی باشید که سوار شدین به احتمال زیاد بقیه هم همین کارو میکنن
یه دفه بگین : ای وای ..نه .. بارون گرفت… بعدش چترتون رو باز کنین
از همه آدرس ای- میلشون رو بپرسین و بعد آدرس هاشون رو مسخره کنین
توی یه دستمال فین کنین سپس به بقیه نشون بدین
در کیفتون رو باز کنین و انگار یکی اون تو هست یواش بگین ...
برای مشاهده بر روی ادامـــه مطـــلب کلیک کنید
ادامه مطلب ...ترم اول(ترم جو گیریدگی):
الو سلام مامانی.منم هوشنگ.وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه.وای خدا خوابگاه رو بگو.وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن - و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده – تنم مور مور میشه..راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه.دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشه! لامسب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!! پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان!
ترم 2(ترم عاشق شدگی):
آه ای مریم.ای عشق من.همه زندگی من.می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.میخواهمت با تمام وجود عزیزم.همه پول و سرمایه من متعلق به توست.بدون تو این دنیا رو نمی خوام.کی میشه این درس من تموم شه تا بیام بات ازدواج کنم...امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس میدرخشیدی تماشا می کردم...
ترم 3(ترم افسردگی):
الو مامان سلام.مریم منو ول کرد و گذاشت رفت! مامان جون افسرده شدم اولین عشقم بود دارم میمیرم از غصه .ای خدا بیا منو ...
برای مشاهده عکسهای بیشتر بر روی ادامـــه مطـــلب کلیک کنید
قبل از این که شروع کنم این رو تذکر بدم که دلیلی که اکثر مرد ها از خندوندن نتیجه مثبت نمی گیرن اینه که سعی می کنن با گفتن جوک دخترها رو بخندونن. در حالی که خنده ای که در اینجا مورد نظر ماست خنده ی حاصل از داشتن یک شخصیت با مزست. برای مثال چارلی چاپلین برای خودش یک شخصیت خلق کرده بود که بامزه بود کاراش (خجالتی و دست و پا چلفتی در عین حال زرنگ و … ) شما هم باید برای خودتون یک شخصیت خلق کنید که جذاب و خنده دار باشه ولی مطمئنا دست و پا چلفتی مورد نطر ما نیست.
با کارهایی بهتون می دم می تونید یک شخصیت بامزه خلق کنید و در عین خنده دار بودن جذاب هم باشید
تا می تونید در مورد مسایل مختلف مربوط به دختر زیاده روی کنید. مثلا یه دختری بهتون میگه وای چقدر موام بد شده امشب (داره ناز می کنه که شما بگید نه خیلی هم قشنگه)! و شما هم می گید : من نی خواستم بروت بیارم ولی آره خیلی بد شده. همونجا احتمالا دختره میخنده و یک وشگونی ازتون می گیره و شما هم می تونید اینو براش دیگه تا آخره اون شب داستان کنید و همش بگید وای همه دارن مواتو نگاه می کنن! حالا چی کار کنیم و یا مثلا من خجالت می کشم با این موا با تو راه برم و تا اون جا که می تونید سعی کنید متهمش کنید می خواد شمی رو بلند کنه! دختر . مثلا اگه گفت دیگه دیره و من باید برم خونه بگید ولی من باهات نمیام و اون می گه نه گفتم تو بیا گفتم من می خوام برم خونه و شما هم که انگار کرید می گید ای بابا ما هنوز همدیگرو درست نمیشناسیم و تو می خوای منو ببری خونت. عجب دور و زمونه ای شده ها و …
برای مشاهده بر روی ادامـــه مطـــلب کلیک کنید
داستانی آموزنده برای عزیزانی که سست عنصر تشریف دارند
آبرو ما رو برد این مرتیکه !!
کی ؟!
همین داداشمون تو داستان :
یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوری می کنه ...
بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه ...
ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن ...
وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان ، رانندهء خانم بر میگرده میگه - آه چه جالب شما مرد هستید !
ببینید چه به روز ماشینامون اومده !
همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم!
این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملاقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم!
مرد با هیجان پاسخ میگه:
- اوه … "بله کاملا" …با شما موافقم این باید نشونه ای از طرف خدا باشه !
بعد اون خانم زیبا ادامه می ده و می گه :
- ببین یک معجزه دیگه! ماشین من کاملن داغون شده ولی این شیشه مشروب سالمه .مطمئنا خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن که می تونه شروع جریانات خیلی جالبی باشه رو جشن بگیریم !
و بعد خانم زیبا با لوندی بطری رو به مرد میده .
مرد سرش رو به...
برای مشاهده بر روی ادامـــه مطـــلب کلیک کنید
ادامه مطلب ...عزیزم! می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم. اگر می گویم باید تحصیلکرده باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیشتر از من می فهمی! اگر می گویم باید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است که همه با دیدن ما بگویند"داماد سر است!" و تو اعتماد به نفست هی بالاتر برود! اگر می گویم باید ماشین بزرگ و با تجهیزات کامل ...
برای مشاهده بر روی ادامـــه مطـــلب کلیک کنید